روایت پدر از قتل دختر ۷ساله
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۷۶۳۴۵
حوالی ظهر روز سهشنبه ۱۰بهمن ماه بود که خبر ناپدید شدن فاطمهزهرا درفضای مجازی منتشر و تقلای بسیاری از اهالی البرز برای یافتن سرنخی از او آغاز شد. چند ساعت بعد که با پدر دختربچه صحبتکردیم، به شدت مضطرب و منتظر یک تماس تلفنی نجاتبخش بود تا ازبرزخ بیخبری رها شود. ساعاتی بعد از آخرین تماسمان، فرمانده انتظامی استان البرز خبر قتل دختربچه را اعلام کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمد سعیدی، پدر فاطمهزهرا درگفتوگو با جامجم پرده از قتل او برمیدارد: «ساختمانیکه من و برادرانم در آن زندگی میکنیم، متعلق به پدرم است که او طبقه اول را به یک زوج اجاره میدهد. آنها حدود دو سال است مستاجر پدرم هستند. تمام بنگاههای منطقه میدانند که او واحدش را به زوجهایی اجاره میدهد که تازه زندگیشان را آغاز کردهاند. او در دریافت اجارهبها هم منصف بود. مثلا اگر پنج میلیون تومان بود، پدرم دو میلیون میگرفت تا زندگی زوجها جان بگیرد. برای همین این شایعه که مستاجر با صاحبخانه یعنی پدرم اختلاف و مشکل داشت، دروغ است. اخلاقی نیست برخی برای دیده شدن در فضای مجازی هرمطلبی را منتشر کنند. صحبتهایم با رسانه شما مورد تایید من است. درمدتی که این زن وشوهر بدون فرزند، مستاجر پدرم بودند، هرگز آنها را ندیدیم. روز قبل از جنایت، زن همسایه غیرمنتظره به درخانه ما آمد و به همسرم گفت به دخترت بگو بیاید. همسرم پرسید با او چه کار داری که جواب داد دلم برایش تنگ شده است و میخواهم او را ببینم. دخترم آمد و زن همسایه او را در آغوش گرفت و بوسید. بعد چند مجله تفریحی به عنوان هدیه به او داد و گفت: میدانی چقدر دوستت دارم؟! دیشب خوابت را دیدم. از بس دوستت دارم نتوانستم تحملکنم و آمدهام ترا ببینم. دخترم فقط هفت سال داشت. وقتی به دختربچه محبت کنی، درذهن کودکانهاش میگوید چقدر این آدم خوب و مهربان است. روز جنایت، ساعت ۷و۲۵ دقیقه صبح سرویس دخترم آمد تا او را به مدرسه برساند. وقتی بوق زد، همسرم به دخترم گفت برو پایین تا من هم چادر سرکنم و بیایم.»
کمین قاتل
فاطمهزهرا با شوق کودکانه پایین رفت؛ غافل از اینکه هیولای مرگ به انتظار نشسته بود: «دخترم به پارکینگ رفت و دیگر نمیدانیم چه اتفاقی افتاد و زن همسایه باید اعتراف کند. تمام این اتفاقات در مدت۲۰ تا ۳۰ ثانیه افتاد. راننده سرویس که جلوی در بود، گفت آقای سعیدی یک خودرو با عجله از پارکینگتان بیرون رفت. راننده ابتدا به در پارکینگ کوبید، بعد دنده عقب گرفت و به خیابان رفت. پرسیدم دخترم کجاست؟ گفت دخترت اصلا از در خانه بیرون نیامد. همانجا به پراید هاچبک نوک مدادی که صاحبش مستاجر خانه ما بود، مشکوک شدیم و بعد با مراجعه به دادگستری پرونده بچهدزدی تشکیل دادیم و تحقیقات پلیس شروع شد. من که مشکوک شده بودم به مرد مستاجر گفتم از همسرت بپرس چرا اینطوری از خانه بیرون رفته است. او هم زنگ زد و زن گفت سرکار هستم. از محل کارش جویا شدیم که گفتند دو ماه است اخراج شده. شوهرش دوباره زنگ زد و این بار گفت جای دیگری است. بار سوم تماسگرفت که زنگفت میخواهد قهوه بخرد. از صبح به او زنگ میزدیم که برگردد، اما مدام طفره میرفت.» درحالیکه عکسهای فاطمهزهرا با لباس فرم مدرسه در فضای مجازی دست به دست میشد، ماموران آگاهی استان البرز شروع به بررسی دوربینهای مداربسته کردند و خودرویی را دیدند که کودکی در آن نشسته بود: «دخترم سنی نداشت که جیغ بزند و کمک بخواهد. او خیلی مظلوم بود. برادرزاده ۱۴سالهام که هرروز ساعت شش و نیم صبح به مدرسه میرفت به من گفت سه چهار روز بود که میدیدم آن زن در حالی که پتو رویش کشیده، داخل پراید روشن مینشست. انگار از قبل نقشه کشیده بود که دخترم را تنها گیر بیاورد.» زن همسایه سرانجام ساعت۱۱صبح سهشنبه به خانه برگشت و همراه شوهرش بازداشت شد. آنطور که پدر دخترک میگوید، زن همسایه حتی در پلیس آگاهی حاضر به همکاری نبود. او به قتل اعتراف کرده بود، اما میگفت برای قتل همدست داشته و نامهای مختلفی به پلیس میداد، اما با تحقیقات مشخص شد در این قتل تنها بوده است: «هنوز نمیدانیم دخترم چطور به قتل رسیده اما به گفته یکی از ماموران جای یک ضربه روی سر بچهام بود. او دخترم را دو روز در بیابان رها کرده بود و ساعت پنج شش بعدازظهر چهارشنبه پیکر او پیدا شد.» بغض راهگلوی پدر را میبندد و بعد از کمی سکوت ادامه میدهد: «نمیدانیم انگیزه او چه بوده و منتظریم آگاهی اعلامکند. بعضی میگویند از سر حسادت و اینکه فرزندی نداشت، دست به قتل زده است.»
سردار حمید هداوند، فرمانده انتظامی استان البرز با اشاره به ارجاع پرونده مفقودی دختربچه هفتساله در منطقه شهرک یاس کرج گفت: «متهم پرونده که زنی ۳۵ساله است، در تحقیقات گفت به دلیل اختلاف و کینهای که داشته، کودک را ربوده و با انتقال به بیابانهای اطراف ساوجبلاغ او را به قتل رسانده است.»
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: قتل قتل دختربچه آگاهی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۷۶۳۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از تشابه ماجرای بابک خرمدین با فیلمی که نامش تغییر کرد
کارگردان فیلم «همسایه شما، زهره» که فیلمش را نسبت به آنچه در جشنواره فجر سیوهشتم نشان داد، تدوین مجدد کرده است، میگوید: این فیلم تاریخ مصرف ندارد و تشابه قابل توجه آن با جامعه امروز آن را زنده نگه داشته است.
علی درخشنده که سال ۱۳۹۸ نخستین فیلم بلندش را با نام «دشمنان» در جشنواره فیلم فجر رونمایی کرده بود، در گفتوگویی با ایسنا درباره معرفی فیلمش و تاخیر در اکران آن پس از حدود پنج سال بیان کرد: «همسایه شما، زهره» یک تریلر - درامای روانشناختی درباره زنی با یکسری پیچیدگیهای ذهنی و رواننژندی است که سبب میشود به اقداماتی پیرامون خودش دست بزند و شاید مشابه آن را به شکلی امروز هم در جامعه ببینیم. البته من فیلم را پنج سال قبل ساختم ولی در آن زمان هم چنین مسائلی دیده میشد. حتی یادم میآید وقتی ماجرای مرحوم بابک خرمدین پیش آمد و بعدها شنیدیم که پدر و مادرش بجز او چند نفر دیگر را هم کشته بودند، تشابهاتی نسبت به آنچه من در فیلم روایت کرده بودم، دیده میشد که این موضوع از نگاه کردن به جامعه نشأت میگرفت.
او افزود: داستان دیر اکران شدن فیلم هم در دو سال اول پس از ساخت، بخاطر شیوع کرونا بود که پخش و اکران همه فیلمها را تحت تاثیر قرار داد. در آن مقطع پخش جهانی در اولویت ما بود که در همان زمان، فیلم من و «تومان» مرتضی فرشباف به جشنوارههای شناخته شدهای همچون «شبهای سیاه تالین» راه پیدا کردند، گرچه شاید من عجله کردم چون بسیاری از جشنوارهها در آن دوران برگزار نشدند. بعد از آن هم مسائل دیگری پیرامون من و تهیهکننده فیلم (مجید برزگر) پیش آمد که مجوز نمایش فیلم را تحت تاثیر قرار داد و با وجود اینکه فیلم پروانه نمایش داشت، تاکید شد که باید آن را دوباره ببینند البته در نهایت همه مسائل برطرف شد.
وی درباره اینکه آیا خودش تصمیم گرفته فیلمش را در گروه هنر و تجربه اکران کند گفت: اگرچه اوضاع سینما در گذشته هم چندان خوب نبود اما در همان سالها برخی پخشکنندهها میگفتند باوجود آنکه بازیگری به عنوان ستاره در فیلم نیست، باز هم میتوان این فیلم را در سینمای بدنه اکران کرد در حالی که الان شرایط سینما آنقدر تغییر کرده که به سختی میتوان چنین فیلمی را در سینمای بدنه و کنار این تعداد کمدی اکران کرد. از سوی دیگر گروه هنر و تجربه دو سالی است که از فیلم من پشتیبانی کرده و پیگیریهایی را بابت به اکران رسیدن فیلم انجام داده، به همین دلیل به گفته بسیاری از کارشناسان مربوط، اکران در این بسته و شرایط مناسبتر بود و من هم دوست داشتم فیلمم را روی پرده ببینم تا اینکه بخواهم آن را اکران آنلاین کنم.
درخشنده که این روزها در تدارک ساخت یک سریال برای شبکه نمایش خانگی است، درباره تغییر نام فیلمش از «دشمنان» به «همسایه شما، زهره» نیز توضیح داد: اسم فیلم را تغییر دادم چون با توجه به شرایط فعلی تصور کردم «زهره» میتواند مثل یکی از همسایههای ما باشد که کنار ما زندگی میکند؛ ضمن اینکه تدوین فیلم را هم در بخشهایی تغییر داده بودم و بهتر بود نام آن هم جدید باشد. البته در این چند سال باز هم فیلم به فهرست مقدماتی چند جشنواره همچون ادینبورگ و شانگهای راه پیدا کرد اما صادقانه به آنها اطلاع دادم که با وجود تدوین دوباره و تغییرات در فیلم آن را یک بار در شبهای سیاه تالین نمایش دادهام. اینها سبب شد که خوشحال باشم از اینکه فیلم هنوز زنده است و تاریخ مصرف ندارد.
رویا افشار، ندا جبرئیلی، مسعود دلخواه، قربان نجفی، علی بی غم، سینوهه دانشمند، توران یاقوتی و سعید آرمند در «همسایه شما، زهره» به ایفای نقش پرداختهاند. در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده است: «شیوا گفت: همهش احساس میکنم شهاب هر شب داره از پشت این درختها بهمون نگاه میکنه! و زهره به آهستگی سرچرخاند سمت پنجره.»
علی درخشنده در نشست خبری فیلمش در سیوهشتمین جشنواره فجرانتهای پیام